چگونه یک دختر به مادرش کمک کرد تا وام های دانشجویی خود را ببخشد

ایمیلی که 10 ماه پیش در صندوق پستی من قرار گرفت، خوانده شد: «می‌خواهم وام‌های مادرم را ببخشم». بنابراین اگر تا ماه می ۲۰۲۳، زمانی که من ۲۸ ساله می‌شوم، به یک داستان موفقیت نیاز دارید، راحت باشید.

در سال‌های متمادی که وضعیت متأسفانه برنامه بخشش وام خدمات عمومی فدرال را شرح می‌دهم، از بسیاری از بدهکاران وام دانشجویی در دهه 20 زندگی‌شان شنیده‌ام که نمی‌توانستند راه خود را از میان انبوه قوانین پیچیده و تشریفات اداری هک کنند. . والدین ناامید نیز می نویسند، زیرا وظیفه ناوبری سیستم را برای سربازان یا مدافعان عمومی یا بچه های معلم مدرسه به عهده گرفته اند که 60 تا 80 ساعت در هفته کار می کنند.

اما آن ایمیل از سوی آریانا میسکین برای اولین بار بود: او تلاش می کرد به مادرش، سوزان میسکین، معلم مدرسه عمومی بازنشسته شهر نیویورک کمک کند تا موجودی 92000 دلاری خود را لغو کند. آن بدهی از دخترش بزرگتر بود.

آنچه او را امیدوار کرده بود، معافیت موقتی بود که دولت بایدن وضع کرده بود، که تعدادی از قوانین را تغییر داد که مادرش را دچار مشکل کرده بود.

من جسارت آریانا را تحسین کردم. من تحت تأثیر تلاش او قرار گرفتم. و من اصلا مطمئن نبودم که او بتواند از پس آن بربیاید.

بنابراین در اینجا چیزی است که اتفاق افتاد.

سوزان میسکین برای اولین بار در اواخر دهه 1980 شروع به وام گرفتن کرد تا در کالج محلی شرکت کند و در دو کالج در سیستم دانشگاه شهر نیویورک شرکت کند تا مدرک لیسانس خود را بگیرد. برای تقویت بیشتر پتانسیل درآمدش، مدرک کارشناسی ارشد خود را از Adelphi دریافت کرد، یک دانشگاه خصوصی که به او اجازه می داد هر شنبه به مدت 9 ساعت در مدرسه شرکت کند، زمانی که او کار نمی کرد.

آریانا در وسط همه چیز وارد شد و زمانی که او به دنیا آمد، سوزان و پدر آریانا از هم جدا شده بودند. بدهی وام دانشجویی – کمی بیش از 30000 دلار در وام اولیه – علاوه بر شهریه، برای یک پرستار کودک در روز شنبه نیز پرداخت شد.

برای مدتی، جفت مادر و دختر روال زیر را دنبال کردند: ساعت 5 صبح در استاتن آیلند، ساعت 6 بیرون از در، ساعت 7 برای آریانا در بروکلین مدرسه را ترک کردند. (“خانم لاکرا از شما متشکرم که اجازه دادید او زود بیاید و در دفتر اصلی بنشیند و قبل از صبحانه کتاب بخواند.» سوزان گفت.) سپس، در ساعت 8، سوزان به مدرسه ای رسید که در آنجا به عنوان یک گفتاردرمانگر زبان کار می کرد.

پس از آن، سوزان به شغل دوم خود که با کودکان نوپا اوتیستیک کار می کرد، رفت، در حالی که دخترش تحت مراقبت های بعد از مدرسه بود. پیکاپ ساعت 7 بود، گاهی زودتر، و پس از آن ترافیک از روی پل Verrazzano-Narrows به خانه آنها برگشت، یک خانه شهری ساده در محله Huguenot که سوزان در سال 2004 خریداری کرده بود.

روند بازپرداخت بدهی زمانی شروع شد که او در حال پرورش آریانا بود، و همچنین سردرگمی که بسیاری از وام گیرندگان در طول سال ها با آن مواجه بودند. وام ها انواع مختلفی دارند و برای هر کدام نرخ های سود متفاوتی وجود دارد. راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید آنها را بازپرداخت کنید، راه‌های مختلفی برای تجمیع آنها و چندین راه برای لغو وام‌ها وجود دارد. برنامه های لغو دارای قوانین واجد شرایط بودن متفاوتی هستند و همیشه مشخص نیست که آیا آنها را رعایت می کنید یا خیر. به دلیل همه پیچیدگی ها، افراد تلفنی در سرویس دهندگان وام اغلب اطلاعات نادرست یا ناقصی را ارائه می دهند.

در میان همه این‌ها، سوزان انتخاب‌هایی کرد که دوباره او را آزار می‌داد. یکی از کارمندان یکی از چهار موسسه ای که به وام های او پرداخته بودند، پیشنهاد کرد که بدهی او را تجمیع کند تا بتواند هر ماه فقط یک پرداخت انجام دهد. این می تواند برای بسیاری از افراد بسته به شرایط توصیه خوبی باشد. اما پس از زایمان و کم خوابی، او بدون پرسیدن سوال کافی گفت بله. در نتیجه نرخ بهره او افزایش یافت.

سپس، در ده‌ها سال اول زندگی آریانا – زمانی که هزینه‌ها بالا بود و درآمد سوزان هنوز به محدوده راحت‌تری نرسیده بود – او اغلب وقتی که هزینه‌ها بر او غلبه می‌کرد وام‌هایش را تحمل می‌کرد. در طی آن 86 ماه، بهره ترکیب شد و موجودی افزایش یافت، حتی زمانی که او دوباره شروع به پرداخت کرد. تا سال گذشته، حتی اگر او بیش از 30،000 دلار پرداخت کرده بود، به بیش از 90000 دلار رسید.

سوزان گفت: «من یک مادر مجرد کلیشه ای بودم. “اگر این کار را کنی لعنتی و اگر نکنی لعنتی.”

وقتی خودتان با مجموعه ای از شرایط نامناسب مشابه روبرو نشده اید، بسیار آسان است که انتخاب های دیگران را زیر سوال ببرید. اما اگر تعجب می‌کنید، سوزان برای تثبیت هزینه‌های مسکن و دوری از اجاره‌های غیرقابل پیش‌بینی و مالکان شهر نیویورک، پرداخت‌های وام مسکن و مالیات را بر عهده گرفت.

او در شهر نیویورک ماند – پس از نقل مکان به بیرونی‌ترین مناطق ارزان‌تر آن – زیرا خانواده‌اش در آنجا بودند، زیرا او در آنجا حقوق بازنشستگی دریافت می‌کرد و به این دلیل که آریانا در نهایت موفق شد وارد یک دبیرستان دولتی رقابتی برای دانش‌آموزان ممتاز شود.

حمایت از کودک؟ او گفت که تقریباً در اوایل کارش به دلیل گذراندن روزهای زیادی در دادگاه برای به دست آوردن مبلغ ناچیزی که جمع‌آوری کرده بود، اخراج شد – و برای تلاش‌هایش هزینه‌های قانونی زیادی پرداخت کرد.

بدهکاران باید بدهی هایی را که در اکثر شرایط با میل و رغبت به عهده می گیرند، بازپرداخت کنند. اما این رای دهندگان بودند که رئیس جمهور جورج دبلیو بوش را برای امضای این لایحه در سال 2007 که برنامه PSLF را زنده کرد، به قدرت رساندند. برنامه های مشابه لغو وام نیز در سطح ایالتی، قرمز، آبی یا بنفش رایج است. تشويق مردم به انجام تدريس يا كارهاي ديگري كه به نيازمندان يا ملت خدمت مي‌كنند، سياست عمومي عقل سليم است.

سوزان، اما، واجد شرایط نبود. او نوع وام اشتباهی داشت و در برنامه بازپرداخت نادرست از جمله مشکلات دیگر بود. PSLF قوانین بسیار خاصی دارد.

سپس، آریانا وارد شد. سوزان به من گفت، او از آن دسته بچه‌هایی بود که در 10 ماهگی راه می‌رفت و صحبت می‌کرد.

آن معافیت هایی که دولت بایدن در سال گذشته وضع کرد، به نظر می رسید که می تواند تمام مشکلات گیج کننده سوزان را از بین ببرد. آن‌ها می‌توانستند به مردم اعتبار بدهند اگر دیر پرداخت می‌کردند و اگر وام اشتباهی داشتند. و مخصوصاً برای سوزان مفید بود، آنها می‌توانستند برای 120 پرداخت مورد نیاز برای ابطال وام، زمان را در مدارا حساب کنند.

آریانا رفت سر کار. او ساعت‌ها را با چهار سرویس‌دهنده که وام‌های سوزان را مدیریت کرده بودند، سپری کرد. اغلب، زمانی که آریانا سعی می کرد سوابق پرداختی 10 سال پیش یا بیشتر را ردیابی کند، آنها را به این سو و آن سو در محافل گیج کننده معرفی می کردند. دروازه بانان از او می خواستند که از شماره فکس برای ارسال مدرک واجد شرایط بودن استفاده کند. شماره فکس کار نکرد

سرانجام آریانا همه چیز را به یکی از سرویس دهنده های نهایی سپرد و منتظر ماند. ماه ها بعد، در حالی که او با رئیسش در لس آنجلس، جایی که اکنون زندگی می کند، تلفنی بود، پیامی از مادرش آمد. این یک عکس از نامه پرداخت بود. طرحی که آریانا به اجرا درآورد جواب داده بود.

آریانا به گریه افتاد. سوزان که نامه را هنگام خروج از در گرفته بود، نامه را بالا نگه داشت و در پارکینگ غذاخوری جایی که با لاستیک پنچر گیر کرده بود از خوشحالی فریاد زد. مردم خیره شدند. او اهمیتی نمی داد.

سوزان گفت: “من خیلی افتخار می کنم که او به من اجازه نمی دهد تسلیم شوم.”

آریانا، که فوق لیسانس بهداشت عمومی دارد، بیش از 100000 دلار بدهی وام دانشجویی دارد، حتی اگر سوزان از دو برنامه بازنشستگی متفاوت خودش وام دریافت کرد و سعی کرد به شهریه آریانا کمک کند. سوزان گفت: «به فرض، اگر به مدرسه نروی، نمی‌توانی شغل خوبی پیدا کنی. اما شما نمی توانید مدرک بگیرید زیرا توانایی مالی آن را ندارید. بنابراین این یک چرخه معیوب است.»

از آنجایی که آریانا در یک سازمان غیرانتفاعی مرتبط با سلامت کار می کند، با این حال، نزدیک به یک چهارم راه برای لغو وام های خود از طریق PSLF است.

اما مادرش – پس از یک عمر فداکاری و حرفه ای که به افرادی که سخت تر از آنها داشتند کمک می کرد – هرگز خوب ننشست. آریانا گفت: “من هرگز به او برای تمام کارهایی که برای من انجام داده است، پس نمی دهم.” او همیشه به من می‌گوید که این موضوع پدر و مادر شدن نیست، اما من همیشه می‌خواستم این کار را به نحوی انجام دهم.»

حالا، او دارد. این یک هدیه بسیار عالی است – برای خودش برای تولدش و به سوزان برای روز مادر. آریانا نیز یک هدیه دریافت کرد. مادرش 6000 دلار به او قرض داده بود تا هزینه‌های جابجایی بین‌المللی و سپرده‌ای که او برای یک آپارتمان اجاره‌ای نیاز داشت.

سوزان گفت: «به او گفتم نگهش دارد. “تو من را 92000 دلار پس انداز کردی، پس این یکی برای مادر است.”