چگونه پس از مرگ خود به دوستان خود ارث بگذارید؟

من در اردیبهشت 43 ساله می شوم. در سال‌های اخیر، مدیریت امور مالی مادرم را بر عهده گرفته‌ام که وقتی مادرم بگذرد، همه اینها به من می‌رسد. پدرم دارایی های خود را به طور مساوی بین من و خواهر ناتنی ام تقسیم کرده است. تعیین وارثان آنها آسان و متعارف بود: همه چیز را به بچه ها بسپارید. یک زن همیشه مجرد و بی فرزند مثل من؟ کنوانسیون هیچ نقشه راه ارائه نمی دهد.

خواهر ناتنی من 20 سال از من بزرگتر است، بنابراین من عملاً تک فرزند بزرگ شدم. مادر ایرانی من پنج خواهر دارد اما آنها و پسرعموهایم در تهران زندگی می کنند. پدر آمریکایی من با خواهر و برادرش صمیمی نیست، بنابراین من به ندرت طرف خانواده او را می دیدم.

اما من در طول زندگی ام دوستی های معناداری ایجاد کرده ام و دوستانم فقط خانواده انتخابی من نیستند. آنها – به غیر از مادرم 79 ساله، پدرم 87 ساله و ناپدری 77 ساله – تنها خانواده من هستند.

سال‌ها تصور می‌کردم تمام دارایی‌هایم را به دوستانم بسپارم. و با این حال، من افراد زیادی را برای در نظر گرفتن دارم، و چه کسی می خواهد به هر حال به مرگ و میر فکر کند؟ تنظیم وصیت نامه ای که عشق من به آنها را گرامی می دارد، بسیار پیچیده به نظر می رسد، به ویژه زمانی که قوانین «جانشینی بدون وصیت»، که بر ارث حاکم است اگر شخصی بدون وصیت بمیرد، از طریق خون، فرزندخواندگی یا ازدواج به اقوام منتهی می شود. هیچ قانونی غیر نسبی را در نظر نمی گیرد.

وقتی شروع کردم به بررسی اینکه چگونه می‌توانم تمام دارایی‌های زمینی‌ام را به دوستانم وصیت کنم، چیزهایی که تصور می‌کردم کابوس‌های لجستیکی هستند ساده بودند، از اطلاع دادن به دوستان دوردست (فهرست اطلاعات تماس کافی است) تا پیروی از قوانین مالیاتی بین‌المللی. . (بررسی کنید که آیا کشوری از دارایی – همانطور که ایالات متحده انجام می دهد – یا ذینفع را مالیات می دهد و وصیت خود را مطابق با آن تنظیم کنید.)

چیزی که من قدردان آن نبودم این بود که قرار دادن دوستان در این نقش چگونه می تواند به معنای درخواست از آنها برای پذیرش مسئولیت های اصلی به عنوان مجری یا کارگزار مراقبت های بهداشتی باشد. در نتیجه، چیزی که به نظر من یک هدیه یک طرفه است، از برخی جهات، بیشتر به رفتار متقابل خود دوستی صادق است.

در مورد دوستان صحبت کردم، برای این مقاله با یکی دیگر ارتباط برقرار کردم: هم دانشگاهی ام رید ویزبورد، استاد دانشکده حقوق راتگرز که در انتقال ثروت تخصص دارد. حتی با وجود اینکه او به نوشتن دو کتاب درسی اصلی در مورد برنامه ریزی املاک کمک کرد، وضعیت من آنگونه نیست که او عمیقاً در نظر گرفته باشد.

آقای وایزبورد گفت که مردم به ندرت به چالش‌های برنامه‌ریزی املاک مانند من فکر می‌کنند. او گفت: «جامعه ما واقعاً می‌تواند در برابر افرادی که بچه ندارند یا ازدواج نکرده‌اند تعصب داشته باشد.

برخی از وب‌سایت‌های حقوقی توصیه می‌کنند تا زمانی که زنده هستید و عاقل هستید، وصیت‌نامه را با دادن دارایی به دوستان خود دور بزنید تا هیچ‌کس نتواند وصیت شما را پس از مرگ در دادگاه به چالش بکشد. به گفته آقای ویزبورد، فقط وراث فاقد موروثی – به عبارت دیگر خانواده – و هر کسی که در وصیت نامه قبلی نام برده شده است می تواند این کار را انجام دهد.

متأسفانه آمار دقیق از تعداد وصیت نامه های مورد اعتراض کمیاب است. سال گذشته، آقای Weisbord مقاله ای نوشت که در آن 443 وصیت نامه از سال 2014 تا 2016 در سانفرانسیسکو مورد بررسی قرار گرفت و متوجه شد که 11.5 درصد در دعوی قضایی شرکت کرده اند – به طور قابل توجهی بالاتر از تخمین های 1 تا 3.5 درصد از مطالعات انجام شده بین سال های 1950 و 1987. آقای وایزبورد و نویسنده همکارش، دیوید هورتون، استاد حقوق در دانشگاه کالیفرنیا، دیویس، دریافتند که رایج ترین دلایل دعوی قضایی، نفوذ نادرست، یا سوء استفاده از ناتوانی یک فرد، و نگرانی در مورد مناسب بودن مجری

جان جی کلسو، وکیل املاک در اشویل، NC، گفت: یکی از راه‌های بالقوه برای محدود کردن چنین چالش‌هایی این است که به صراحت در وصیتنامه خود یادداشت کنید اگر کسی را حذف می‌کنید.

در حالی که آقای ویزبورد هشدار داد که با توجه به ویژگی‌های جغرافیایی و زمانی، نتیجه‌گیری کلی از داده‌ها دشوار است، مقاله به موضوعی اشاره می‌کند که هم او و هم آقای کلسو گفته‌اند که من باید به عنوان یک مجرد بیشتر به آن توجه کنم. فرد بدون فرزند: برنامه ریزی برای ناتوانی

“اگر شریک یا همسر یا فرزند ندارید، واقعا باید در مورد یک دستورالعمل پزشکی پیشرفته با دقت فکر کنید، زیرا ممکن است شخصی وجود نداشته باشد که شما راحت آن را به عنوان یک دستورالعمل وکالت انتخاب کنید تا این تصمیمات را بگیرد. از طرف شما،» آقای ویزبورد گفت.

مراقبت مشابهی باید در مورد کسانی که از آنها بخواهم مجری باشد، انجام شود. آقای وایزبورد گفت که فرد قابل اعتمادی را انتخاب کنید که مایل و قادر به انجام آن با شایستگی باشد.

با این حال، به این سادگی نیست که از بهترین دوست خود بپرسید. آقای کلسو گفت: “نام بردن از کسی به عنوان مجری یک نقش افتخاری نیست، می دانید – این یک شغل است.” “این با مسئولیت ها و تعهد زمانی و مسئولیت همراه است.”

دیوید استهلین، 62 ساله، هرگز ازدواج نکرد و فرزندی نداشت. او گفت: «از مجرد بودنم خوشحال بودم. او اولین وصیت خود را با پیوستن به نیروی دریایی در سال 1986 انجام داد و همه چیز را به پدر و مادرش واگذار کرد. هنگامی که او در ژوئن گذشته وصیت نامه خود را به روز کرد، خیلی چیزها تغییر کرده بود.

از سال 1996، آقای Staehlin در خارج از سنت پل، مینینه، دور از مادر و پنج خواهر و برادرش که در نبراسکا، میسوری و کلرادو زندگی می کنند، زندگی می کند. او گفت: “من خانواده ام را دوست دارم و از آنها شکایتی ندارم.” با این حال او گفت با توجه به مسافت زیاد درگیر زندگی آنها نیست.

آقای Staehlin قصد دارد 10000 دلار برای هر یک از خواهر و برادرها و مادرش بگذارد. او همچنین 75 درصد از طرح 401(k) خود را به پست محلی خود در کهنه سربازان جنگ های خارجی اختصاص داده است، جایی که او چندین بار در هفته داوطلب می شود.

همه چیز دیگر به دو دوست صمیمی او می رسد که او آنها را “خانواده مینه سوتای من” می نامد. آقای استیلین در سال 2004 با آدام فورد ملاقات کرد، زمانی که آقای فورد به نیروی داوطلب پلیس رزرو سنت پل، جایی که آقای استیلین فرمانده گشت بود، پیوست. به زودی، آقای فورد، آقای استیلین را به شریک خود، رایان کالوین، معرفی کرد.

دوستی آنها به سرعت عمیق تر شد. آقای Staehlin از سگ های آقای فورد و آقای کالوین در سفر مراقبت می کرد. وقتی این زوج ازدواج کردند، آقای استهلین شاهد آقای فورد بود. آقای استاهلین یک بار از تعطیلات برگشت و متوجه شد که این زوج ایوان پشتی او را بازسازی کرده اند. آنها آقای Staehlin را به سن دیگو بردند تا از موزه USS Midway بازدید کنند تا بازنشستگی خود را جشن بگیرند.

آقای فورد که تک فرزند است، آقای استاهلین را بیشتر شبیه یک برادر توصیف کرد تا یک دوست.

آقای Staehlin ابتدا از آقای فورد و آقای کالوین خواست که به عنوان نمایندگان مراقبت های بهداشتی اولیه و ثانویه او، به عنوان نمایندگان تحت وکالتنامه و به عنوان مجری او خدمت کنند و آنها موافقت کردند. این زوج قبلاً احساس مسئولیت داشتند: آقای کالوین، 47 ساله، دارای مدرک حقوق است، و آقای فورد، 46 ساله، زمانی که مادرش مجبور شد املاک پدر و شوهرش را اجرا کند، زمانی که آنها در عرض چند ماه پس از هر کدام فوت کردند، به مادرش کمک کرد. دیگر.

آقای کالوین گفت: «کار زیادی برای انجام این کار وجود دارد. وی گفت: در عین حال این یک افتخار است.

این زوج بدون اینکه بدانند آقای استهلین چقدر آنها را ترک کرده است، موافقت کردند. آقای استهلین گفت: «آدام و رایان از نظر مالی وضعیت بدی ندارند. “این قدردانی از دوستی آنها برای من است. این زندگی آنها را حتی اندکی بهتر از آنچه که هست می کند.”

آقای فورد از زمانی که آقای استهلین وصیت نامه را به آنها داده است، حتی پوشه ای را که دارای نسخه ای از وصیت نامه آنهاست باز نکرده است.

او گفت: “من نمی خواهم همه جزئیات را بدانم.” بیایید از زندگی نهایت استفاده را ببریم و تا جایی که می توانیم از آن لذت ببریم.

اگرچه استفانی نواکوفسکی، 42 ساله، بزرگ شد و به کالج در کلرادو اسپرینگز رفت، با شوهرش، یکی از اعضای ارتش کانادا، در نوا اسکوشیا زندگی می کند. دو سال پیش، این زوج که فرزندی ندارند، وصیت خود را کردند. بخش عمده ای از دارایی آنها در حال حاضر به دخترخوانده کانادایی آنها می رسد.

با این حال، خانم نواکوفسکی دو حساب 401(k) از کار در ایالات متحده دارد. برای جلوگیری از مسائل مالیاتی بین المللی، او دو دوست دانشگاهی را که در آنجا زندگی می کنند به عنوان ذینفعان اصلی معرفی کرد. حساب‌های بازنشستگی، مانند حساب‌های بانکی و بیمه‌نامه، «قابل پرداخت به هنگام فوت» یا «انتقال در حین فوت» هستند و بنابراین، اگر ذینفع ذکر شده باشد، می‌توانند بدون وصیت منتقل شوند.

خانم نواکوفسکی در مورد دوستانش گفت: “اینها کسانی هستند که در نهایت احساس می کنم من را بهتر از گاهی اوقات خودم می شناسند.”

او انتخاب های خود را بر اساس افرادی استوار کرد که احساس می کرد بیشترین نیاز به پول بازنشستگی را دارند. برای مثال یکی از دوستانش از والدین مسن خود و همچنین فرزندانش مراقبت می کند و شوهرش در حال بهبودی از سرطان است.

خانم نواکوفسکی گفت: “فقط نمی دانم که آنها واقعاً تا زمان بازنشستگی می توانند چقدر پس انداز جمع کنند.” دوست سوم با ثروت ازدواج کرد، بنابراین در حالی که او وکیل پشتیبان مراقبت های بهداشتی خانم نواکوفسکی پشت همسرش است، او یک ذینفع نیست.

خانم نواکوفسکی گفت: “من حتی به طور کلی آن را به عنوان پول خودم نمی دانم.” من واقعاً به آن پول دست نمی زنم مگر اینکه واقعاً به آن نیاز داشته باشیم.»

قیاس ناقص دوستان به عنوان خانواده، با توجه به «خلاف مفهومی» در جامعه ما در رابطه با دوستی های صمیمی و افلاطونی، کوتاه نویسی مفیدی برای توضیح اهمیت آنهاست. در غیاب خواهر و برادر، شریک زندگی و فرزندان، دوستان من کسانی هستند که به دردسرهای من گوش می دهند، پیروزی های من را جشن می گیرند و خاطرات من را به اشتراک می گذارند.

خانم نواکوفسکی گفت: “به عنوان بچه های مجرد، فکر می کنم ما احتمالاً برای دوستی هایمان بیشتر از افرادی که چندین خواهر و برادر داشته اند ارزش قائل هستیم و به آنها اهمیت می دهیم.”

دوستان همچنین می‌توانند بدون عواقب قانونی یا فرهنگی از تعهدات خودداری کنند، که باعث می‌شود بیشتر به آنها احترام بگذارم: دوستانم مرا می‌شناسند و به هر حال با من همراهی می‌کنند. چون هیچ توقعی از ارث ندارند، سپردن دارایی من به آنها کاری لذت بخش است.

همانطور که آقای کلسو پرسید: «به هر حال چرا ما پول را به مردم واگذار می کنیم؟ آیا به این دلیل است که آنها لیاقت آن را دارند؟ آیا به این دلیل است که آنها به آن نیاز دارند؟ آیا به این بستگی دارد که چقدر آنها را دوست دارم؟»

من در مورد شایستگی نمی دانم، اما قصد دارم هنگام تقسیم دارایی هایم به نیاز توجه کنم. عشق یک امر داده شده است. داشتن دارایی برای انتقال یک امتیاز است. داشتن دوستانی که آنها را به آنها بسپارید یک هدیه است.