چه کسی می خواهد مدیر اجرایی شود؟
فشار بر رهبران تجارت جهانی همیشه شدید بوده است. اما چالشها در حال حاضر بسیار حاد هستند.
رهبران ارشد بر شرکت هایی نظارت می کنند که صدها هزار نفر را در سراسر جهان استخدام می کنند. آنها دیگر نمی توانند به تکنیک های مدیریت سلسله مراتبی قدیمی که به طور فزاینده ای ناکارآمد هستند تکیه کنند. آنها باید فناوری را هم به عنوان یک تهدید بزرگ و هم به عنوان یک فرصت بزرگ مدیریت کنند. و بسیاری از آنها توسط کارمندان، سرمایه گذاران و صاحب نظران تحت فشار قرار می گیرند تا در مورد مسائل اجتماعی صحبت کنند و درگیر شوند – حتی اگر هزینه زیادی داشته باشد.
نیکلاس بلوم، استاد دانشگاه استنفورد که روی مدیران اجرایی مطالعه میکند، یک بار گفت: «صراحتاً این یک شغل وحشتناک است – من آن را نمیخواهم. «مدیرعامل یک شرکت بزرگ بودن یک کار صد ساعته در هفته است. زندگی شما را می گیرد. آخر هفته شما را مصرف می کند. فوق العاده استرس زا است مطمئناً، مزایای بسیار زیادی وجود دارد، اما همچنین همه چیز را شامل می شود.
البته روسای شرکت های چند ملیتی حقوق خوبی دارند. آنها جاه طلب هستند و اغلب به دنبال قدرت و هیجانی هستند که در قدرت بودن به وجود می آید. هیچ کس به طور تصادفی مدیر اجرایی نمی شود. و بسیاری از کسانی که مجبور به مقابله با استرس ناشی از یک بحران مالی، یک حمله فعال یا یک تصرف خصمانه بوده اند، می گویند که این کار را انجام خواهند داد. دوباره با وجود همه چیز
اما مدیریت مدرن امروزی چگونه به نظر می رسد و رهبران کسب و کار چگونه با برخی از سخت ترین چالش های خود مواجه می شوند؟ این هفته، DealBook به برخی از سختترین معضلات پیش روی کسبوکارها و نحوه گذر از آنها توسط مدیران عامل پرداخت:
چگونه تجارت باید با دولت ها در عصر پوپولیسم فزاینده و ژئوپلیتیک پرتنش تعامل داشته باشد؟ روایت جهان پس از جنگ سرد یکپارچگی اقتصادی، زنجیره تامین بین المللی و تعمیق روابط تجاری بود. توسعه اقتصادی چین برای چندین دهه پشتوانه رشد جهانی بود و برای کمک به اقتصاد غرب پس از بحران مالی سال 2008، اساسی بود.
اکنون تنش ها بین واشنگتن و پکن شرکت ها را در تنگنا قرار داده است. فشار برای جدایی در حال افزایش است و دو حزبی است. اما پس از آن که بسیاری از کسبوکارها دههها تلاش کردند تا بیشترین بهره را از چین بهعنوان یک مرکز تولیدی و همچنین بهعنوان یک بازار بزرگ داشته باشند، به وجود آمد. سال گذشته، تجارت دوجانبه به رکورد 690 میلیارد دلار رسید – نشانهای که نشان میدهد همه حاضر نیستند از دومین اقتصاد بزرگ جهان فرار کنند تا اربابان سیاسی را در بزرگترین اقتصاد راضی کنند.
نزدیکتر به خانه، مدیران اجرایی برای موقعیتها و تصمیمهای تجاری که در مورد مسائل مهم سیاسی، از دسترسی به سقط جنین گرفته تا حقوق تراجنسیتیها، میگیرند، تحت نظارت شدید قرار دارند. در کشوری به اندازه ایالات متحده تقسیم شده و گسترده، این بدان معناست که چرخاندن پول مطمئن در یک بازار یا ایالت ممکن است یک کابوس سیاسی و اعتباری در بازار دیگر باشد.
متیو گویتر می نویسد که همه اینها نشان می دهد که هرگز مهمتر از این نبوده است که برای سیاستگذاران موردی برای کسب و کار مطرح شود، اما مدیران عاملی که علناً صحبت می کنند باید انتظار داشته باشند که مورد کلاهبرداری قرار بگیرند.
آیا راهی برای عبور از بحران آب و هوا بدون تبدیل شدن به یک هدف سیاسی وجود دارد؟ مبارزه بر سر رویکرد شرکت ها به محیط زیست مستقیماً به یک جنگ فرهنگی سیاسی کشیده شده است. سهامداران، سیاست گذاران و الزامات تجاری شرکت ها را تحت فشار قرار می دهند تا پایداری را در قلب عملیات خود قرار دهند. اما برخی از مقامات قدرتمند، مانند فرمانداران جمهوری خواه در فلوریدا و تگزاس، شرکت هایی را که چنین سیاست هایی را دنبال می کنند، سرزنش می کنند و با این کار امتیازات سیاسی به دست می آورند. مایکل اسکاپینکر گزارش می دهد که برخی از شرکت ها دریافته اند که کمتر گفتن بهترین است.
راه درست ادغام چیست هوش مصنوعی؟ ChatGPT، چت ربات مجهز به هوش مصنوعی که توسط مایکروسافت پشتیبانی می شود، مکالمه را تغییر داده است. گوگل آن را “Code Red” برای کسب و کار جستجوی طولانی مدت خود اعلام کرد و به یک تغییر بزرگ در عملیات هوش مصنوعی خود سرعت بخشید.
به طور گسترده تر، پتانسیل تحول آفرین فناوری به سرعت در حال پیشرفت، مدیران عامل را در هر بخش مجبور می کند فرصتی را که ارائه می دهد و اختلالی که به طور اجتناب ناپذیر ایجاد می کند، متعادل کنند. کوین دیلینی می نویسد که چگونه رهبران کسب و کار سعی می کنند هوش مصنوعی را معرفی کنند و در عین حال کارکنان خود را برای آینده آماده می کنند.
مبارزه برای بازگرداندن کارمندان به دفتر چه چیزی را در مورد پایان مدیریت از بالا به پایین نشان می دهد؟ پارامترهای دنیای کار پس از همه گیری هنوز در حال مذاکره هستند. برخی از شرکت ها با نتایج متفاوت، کارکنان را مجبور به بازگشت به دفتر می کنند. آنچه مسلم است تغییر به شیوه ای جدید و پراکنده از عملکرد است اینجاست تا بماند زیرا بسیاری از کارگران خواستار آن هستند. مدیرانی که عادت داشتند نحوه کار ما را دیکته کنند، متوجه می شوند که همه چیز کمی پیچیده تر است. استفان استرن گزارش می دهد که ایجاد لحن و رابطه مناسب با کارکنان بیش از همیشه ضروری است.
رهبران کسب و کار همیشه مجبور بوده اند تصمیمات سختی بگیرند. اما همانطور که هر یک از این دوراهی ها نشان می دهد، عواقب بالقوه اشتباه در حال حاضر می تواند سریع و وحشیانه باشد. و هیچ راه حل ثابت یا واضحی وجود ندارد، هر چقدر هم که دستمزد بزرگ باشد.
با تشکر برای خواندن! ما بازخورد شما را می خواهیم. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را به [email protected] ایمیل کنید.