توافق دو حزبی برای جلوگیری از نکول دولت در این هفته شامل کاهش اندکی در گوشه نسبتاً کوچکی از بودجه فدرال بود. به عنوان مهاری بر رشد بار بدهی 31.4 تریلیون دلاری کشور، در بهترین حالت یک پیشرفت جزئی بود.
این همچنین نشان داد که چقدر دشوار – شاید غیرممکن – برای قانونگذاران باشد که به زودی بر سر یک پیشرفت بزرگ برای کاهش آشکار بار بدهی کشور به توافق برسند.
هیچ شواهد اقتصادی روشنی وجود ندارد که نشان دهد سطح بدهی کنونی بر رشد اقتصادی تاثیر گذاشته است. برخی از اقتصاددانان معتقدند که افزایش سطح بدهی با سختتر کردن وامگیری برای کسبوکارها به رشد آسیب میزند. دیگران می گویند افزایش هزینه های آتی استقراض دولت می تواند تورم سریع را آزاد کند.
اما واشنگتن به تظاهر به اهمیت دادن به بدهیها بازگشته است، بدهیهایی که تا پایان دهه به بالای 50 تریلیون دلار میرسند، حتی پس از احتساب کاهش هزینههای اخیر.
با این تظاهر این واقعیت به وجود میآید که محرکهای اساسی سیاست آمریکا همگی به وام گرفتن بیشتر و نه کمتر ایالات متحده اشاره میکنند.
توافق دو حزبی برای تعلیق سقف بدهی به مدت دو سال که روز پنجشنبه در سنا تصویب شد، عملاً سطوح مخارج اختیاری کلی را در آن دوره تعیین می کند. به گفته دفتر بودجه کنگره، این توافق با مسدود کردن برخی از بودجه هایی که پیش بینی شده بود در سال آینده افزایش یابد و سپس هزینه ها را به رشد یک درصدی در سال 2025 محدود کرد، هزینه های فدرال را 1.5 تریلیون دلار در طول یک دهه کاهش می دهد.
اما حتی با این پساندازها، این توافقنامه شواهد روشنی ارائه میدهد که بار کلی بدهی کشور به این زودی کاهش نخواهد یافت.
جمهوری خواهان افزایش بار بدهی را دلیلی برای امتناع از افزایش سقف، خطر نکول و بحران مالی ذکر کردند، مگر اینکه آقای بایدن با اقداماتی برای کاهش کسری بودجه در آینده موافقت کند. اما مذاکرهکنندگان کاخ سفید و رهبری جمهوریخواهان مجلس نمایندگان تنها میتوانند با صرفهجویی عمده از مخارج غیردفاعی خود موافقت کنند.
این بخشی از بودجه است که کمک های مالی پل، اجرای قانون فدرال و طیف گسترده ای از برنامه های داخلی را تامین می کند. به عنوان سهمی از اقتصاد، به خوبی در سطوح تاریخی قرار دارد و پیشبینی میشود در سالهای آینده کاهش یابد. در حال حاضر، مخارج اختیاری پایه کمتر از یک هشتم 6.3 تریلیون دلاری است که دولت سالانه خرج می کند.
این قرارداد شامل هیچ کاهش عمده ای در هزینه های نظامی نمی شد، که بزرگتر از هزینه های غیردفاعی پایه است. در اوایل مذاکرات، هر دو طرف تغییرات در دو بزرگترین محرک رشد هزینههای فدرال در دهه آینده را رد کردند: تامین اجتماعی و مدیکر. انتظار میرود که هزینه این برنامهها ظرف 10 سال افزایش یابد زیرا بچههای بازنشسته واجد شرایط دریافت مزایا هستند.
در حالی که جمهوری خواهان در ابتدا وقتی آقای بایدن آنها را متهم به قطع برنامه های محبوب سیاسی کرد مخالفت کردند، آنها به سرعت به سرزنش رئیس جمهور برای حذف آنها روی میز روی آوردند.
کوین مک کارتی رئیس مجلس در پاسخ به سوالی در شبکه فاکس نیوز در روز چهارشنبه در پاسخ به این سوال که چرا جمهوری خواهان کل بودجه را برای کاهش هدف قرار ندادهاند، پاسخ داد: «زیرا رئیسجمهور همه بودجههای دیگر را محدود کرده است».
او گفت: «مهمترین محرک بودجه، هزینه های اجباری است. “این مدیکر، تامین اجتماعی، سود بدهی است.”
مذاکره کنندگان برای آقای مک کارتی به طور موثر نیمی از معادله بدهی را حذف کردند: درآمد. آنها پیشنهاد آقای بایدن برای جمع آوری تریلیون ها دلار از مالیات های جدید بر شرکت ها و افراد پردرآمد را رد کردند و هر دو طرف به توافق رسیدند که بودجه خدمات درآمد داخلی را که انتظار می رفت با سرکوب تقلب های مالیاتی پول بیشتری به دست آورد، کاهش دهند.
در عوض، جمهوری خواهان تلاش کردند افزایش بدهی ملی را صرفاً به عنوان یک مشکل هزینه، نه یک مشکل درآمد مالیاتی، تعریف کنند، حتی اگر کاهش مالیات توسط هر دو طرف تریلیون ها به بدهی اضافه کرده است.
به نظر می رسد رهبران جمهوری خواه اکنون آماده ارائه دور جدیدی از پیشنهادات کاهش مالیات هستند که احتمالاً با پول قرض گرفته شده تأمین مالی می شود، اقدامی که دموکرات ها در جریان مناظره های کف درباره توافق سقف بدهی آن را محکوم کردند.
گوئن مور، نماینده دموکرات ایالت ویسکانسین، اندکی قبل از رای گیری نهایی در مورد قانون مسئولیت مالی، به نام آن، در روز چهارشنبه گفت: «پیش از اینکه جوهر این لایحه خشک شود، شما برای کاهش مالیات کسب و کار 3.5 تریلیون دلار فشار خواهید آورد. .
این اظهارات منعکس کننده درسی بود که دموکرات ها از سال 2011 گرفتند، زمانی که رهبران واشنگتن آخرین نمایش بزرگی از تظاهر به اهمیت دادن به بدهی در یک توافق دو حزبی برای افزایش سقف وام داشتند. این توافق بین رئیس جمهور باراک اوباما و جان بونر رئیس مجلس، رشد مخارج اختیاری را برای یک دهه محدود کرد و به کاهش کسری بودجه برای سال ها کمک کرد.
بسیاری از دموکراتها اکنون بر این باورند که این کسریهای کمتر فضای مالی و سیاسی مورد نیاز جمهوریخواهان را برای تصویب بسته کاهش مالیات در سال 2017 در دوره ریاستجمهوری دونالد جی. ترامپ فراهم کرد که طبق برآورد دفتر بودجه کنگره، نزدیک به 2 تریلیون دلار به بدهی ملی اضافه خواهد شد. آنها به این باور رسیده اند که جمهوری خواهان با خوشحالی دوباره همین کار را با هر گونه توافق بودجه ای در آینده انجام خواهند داد – نگرانی های مربوط به کسری بودجه را کنار بگذارند و عملاً پس انداز بودجه را به معافیت های مالیاتی جدید تبدیل کنند.
در همان زمان، هر دو طرف نسبت به کاهش خدمات تامین اجتماعی و مدیکر محتاط تر شده اند. آقای اوباما مایل بود رشد آینده مزایای بازنشستگی را با تغییر نحوه پیوند آنها با تورم کاهش دهد. آقای بایدن نیست. آقای ترامپ پس از وعده حفاظت از هر دو برنامه، در فاصله ای از جمهوری خواهان گذشته، بر کاخ سفید پیروز شد و در حال حاضر رقبای خود را به دلیل کاهش احتمالی برنامه ها در حالی که دوباره به دنبال ریاست جمهوری است، مورد انتقاد قرار می دهد.
در تمام این مدت، مقدار کل بدهی فدرال بیش از دو برابر شده است و از کمی کمتر از 15 تریلیون دلار در سال 2011 به 31.4 تریلیون دلار رسیده است. این رشد هیچ تأثیری بر عملکرد اقتصاد نداشته است. اما پیشبینی میشود که در دهه آینده به رشد خود ادامه دهد، زیرا بچههای بازنشسته از مزایای دولتی بیشتر برخوردار میشوند. اداره بودجه ماه گذشته تخمین زد که بدهی مردم در سال 2033 به عنوان سهمی از اقتصاد، تقریباً 20 درصد بیشتر از امروز خواهد بود.
حتی تحت امتیاز سخاوتمندانه توافق جدید، که فرض میکند کنگره عملاً دو سال کاهش هزینهها را در طول یک دهه قطع خواهد کرد، این رشد تنها چند درصد کاهش خواهد یافت.
گروههایی که کاهش بدهی را در واشنگتن ترویج میکنند، این توافق را به عنوان اولین گام به سوی مصالحه بزرگتر برای کاهش اتکای آمریکا به پول قرضگرفته جشن گرفتهاند. اما نه آقای مک کارتی و نه آقای بایدن هیچ علاقه ای به آنچه آن گروه ها می خواهند نشان نداده اند: ترکیبی از کاهش قابل توجه برنامه های بازنشستگی و افزایش درآمدهای مالیاتی.
آقای مک کارتی این هفته پیشنهاد کرد که به زودی یک کمیسیون دو حزبی برای بررسی کامل بودجه فدرال تشکیل خواهد داد «تا بتوانیم ضایعات را پیدا کنیم و بتوانیم تصمیمات واقعی برای رسیدگی واقعی به این بدهی بگیریم».
قرارداد بدهی در سال 2011 نوعی کمیسیون مشابه را ایجاد کرد که توصیه هایی در مورد گام های دردناک سیاسی برای کاهش بدهی صادر کرد. قانونگذاران آنها را کنار گذاشتند. هیچ مدرکی وجود ندارد که آنها امروز کار دیگری انجام دهند.