او که خانواده ای در آن نزدیك نبود ، او به دو دختر 5 و 11 ساله خود به تنهایی رسیدگی می كند ، قبض ها را می پردازد ، وعده های غذایی را می پزد ، لباسشویی می كند.
و او با آن خوب است. او گفت: “شما باید خودتان را تحت فشار قرار دهید … اگر می خواهید بتوانید به جایی که می خواهید برسید.”
دختر بزرگتر او جیانا بلوغ و توانایی تمرکز در کلاسهای مجازی را دارد ، اما این کار برای ونسا ، یک مهد کودک غیرممکن است. مهد کودک او از حمایت و سکوت مورد نیاز کودک خردسال برخوردار نخواهد بود.
هاج به CNN گفت که او مستقیماً با معلمان مدرسه منشور KIPP ونسا در ارتباط است: روزهایی وجود دارد که او در کلاس نیست.
او آنچه را که در توان داشت انجام داد تا سعی کند ونسا را عصر بگیرد ، اما دختر کوچک فقط در روزهای تعطیلات هاج می توانست در سال اول حساس مدرسه شرکت کند.
هاج گفت: “من واقعاً نمی دانستم که چگونه می خواهم این کار را انجام دهم.” “من از خودم ناراحت شدم که باید تحصیلات او را فدا کنم تا بتوانم کار کنم.”
ونسا تنها نبود که مدرسه را از دست می دهد.
معلم مردیت ایگر به CNN گفت كه دانش آموزانی در مدرسه KIPP وجود دارند كه از روز اول ماه سپتامبر در تمام ماه و تا ماه اكتبر غایب بودند.
این زنگ خطر را در مدیریت مدرسه به صدا درآورد.
ایگر گفت: “آنها فهمیدند كه برای كمك به آن بچه ها به چیزی احتیاج دارند.” “این فقط با این فرض نیست که کودک … غایب است زیرا آنها نمی خواهند آنلاین شوند ، یا والدین نمی خواهند آنها وارد سیستم شوند ، یا ما فقط احساس نمی کنیم.”
در پایان مدارس کلاسهای عصرانه را از ساعت 6 بعد از ظهر تا 8 ارائه دادند و هاج در این فرصت پرید.
وی گفت: “مدرسه برای من ، برای خودم و بچه ها یک فشار روانی بزرگ بود.” مدرسه شبانه “بسیاری از استرس ها و اضطراب ها و همچنین نگرانی های من را در مورد اینکه” آیا وی آموزش کافی با کیفیتی را که یک مهد کودک می تواند داشته باشد ، کاهش می دهد؟ ” “
ایگر در ابتدا برای شرکت در کلاس های شب مردد بود اما پس از آن داوطلب شد و ساعت های اضافی را سپری کرد.
در طول روز ، او 28 دانش آموز آنلاین دارد. سپس 11 کلاس دیگر در کلاس های عصرانه.
نتایج فوری بود. و ماندگار.
وی گفت: “ما چند دانشمند داریم که در اکثر ماه سپتامبر و تقریباً در ماه اکتبر غایب بودند ، اما در مرحله دوم که ما برنامه یادگیری شب را شروع کردیم ، آنها یک روز را از دست ندادند.”
“اکنون ، در پایان هفته نهم ، تفاوت بزرگی را می بینم. بیشتر بچه ها را می بینم که نشسته اند ، نشسته اند ، چشمانشان به صفحه است ، آنها کارها را انجام می دهند.”
این یادگیری حضوری در کلاس نیست که معلمان ، کودکان و والدین آرزو می کنند ، اما هود و ایگر می گویند که آنها می بینند دانش آموزان چگونه روابط برقرار می کنند و همچنین تعداد و ABC آنها را می آموزند – همه قسمتهای مهم کودکستان.
کلاس های شبانه هم برای ونسا و هم برای خودش به معنی برنامه ریزی و اولویت بندی بیشتر برای هاج است اما او خوشحال است که دختر کوچکترش می فهمد شما قرار است هر روز به مدرسه بروید.
هاج گفت: “انجام این کار به تنهایی و کار در بیمارستان ، تلاش برای تأمین مخارج زندگی و همچنین امکان ادامه تحصیل به مدرسه ، واقعاً سخت بوده است.” “من بسیار خوشبختم که او قادر به داشتن مدرسه ای است که والدین را در درجه اولویت قرار دهد.”
او مشتاقانه منتظر است که ونسا و جیانا به مدرسه بروند که تمام وقت در مدرسه باشد ، بیشتر به این دلیل که آنها به همین دلیل نیاز دارند. اما همچنین به هاج کمی تعطیلات در روزهای تعطیل خود را می دهد – شاید برای مدتی با خودش یا حداقل فرصتی برای شستن لباسشویی در آرامش.
