آیا محدودیت بدهی قانون اساسی است؟ دستیاران بایدن درباره آن بحث می کنند.

بن‌بست بین جمهوری‌خواهان مجلس نمایندگان و رئیس‌جمهور بایدن بر سر افزایش سقف وام‌های کشور، مقامات دولت را به بحث می‌اندازد که اگر دولت برای پرداخت صورت‌حساب‌هایش پول نقد تمام شود، چه کاری باید انجام دهند، از جمله گزینه‌ای که دولت‌های قبلی آن را غیرقابل تصور می‌دانستند.

این گزینه در واقع یک چالش قانون اساسی برای محدودیت بدهی است. بر اساس این تئوری، طبق اصلاحیه چهاردهم، دولت موظف است به صدور بدهی جدید برای پرداخت به دارندگان اوراق قرضه، دریافت کنندگان تامین اجتماعی، کارمندان دولت و دیگران ادامه دهد، حتی اگر کنگره نتواند این محدودیت را قبل از به اصطلاح X-date لغو کند.

این نظریه مبتنی بر بند اصلاحیه چهاردهم است که بیان می‌کند «اعتبار بدهی عمومی ایالات متحده، مجاز به موجب قانون، از جمله بدهی‌های متحمل شده برای پرداخت حقوق بازنشستگی و پاداش برای خدمات در سرکوب شورش یا شورش، نباید مورد تردید قرار گیرد».

برخی از محققان حقوقی معتقدند که زبان محدودیت قانونی استقراض را نادیده می گیرد، که در حال حاضر سقف بدهی فدرال را به 31.4 تریلیون دلار می رساند و برای افزایش یا برداشتن آن نیاز به تأیید کنگره دارد.

به گفته چندین نفر از افراد آشنا به این بحث، مقامات ارشد اقتصادی و حقوقی در کاخ سفید، وزارت خزانه‌داری و وزارت دادگستری این نظریه را در ماه‌های اخیر به موضوع بحث‌های شدید و حل‌نشده تبدیل کرده‌اند.

مشخص نیست که آیا پرزیدنت بایدن از چنین اقدامی حمایت کند، که پیامدهای جدی برای اقتصاد خواهد داشت و تقریباً بدون شک چالش های قانونی را از سوی جمهوری خواهان به دنبال خواهد داشت. ادامه صدور بدهی در آن شرایط از اختلال فوری در تقاضای مصرف کننده با حفظ پرداخت های دولت جلوگیری می کند، اما هزینه های وام احتمالاً حداقل به طور موقت افزایش می یابد.

با این حال، با نزدیک‌تر شدن ایالات متحده به پیش‌فرض، این بحث فوریت جدیدی پیدا می‌کند. جانت ال. یلن، وزیر خزانه داری روز دوشنبه هشدار داد که اگر سقف استقراض برداشته نشود، دولت ممکن است در اول ژوئن با کمبود نقدینگی مواجه شود.

آقای بایدن قرار است در 9 می با کوین مک کارتی، رئیس مجلس کالیفرنیا در کاخ سفید دیدار کند تا در مورد سیاست های مالی، همراه با دیگر رهبران ارشد کنگره از هر دو حزب گفتگو کند. دعوت رئیس جمهور با هشدار سریع در مورد فرارسیدن X-Date تحریک شد.

اما مشخص نیست که چه نوع مصالحه ای ممکن است به موقع برای جلوگیری از پیش فرض حاصل شود. جمهوری خواهان مجلس از افزایش یا تعلیق سقف بدهی امتناع کرده اند، مگر اینکه آقای بایدن کاهش هزینه ها، حمایت از سوخت فسیلی و لغو سیاست های آب و هوایی دموکرات ها را بپذیرد، که در لایحه ای وجود دارد که هفته گذشته مجلس را با اندکی تسویه حساب باز کرد.

آقای بایدن گفته است که کنگره باید این محدودیت را بدون قید و شرط افزایش دهد، اگرچه او همچنین گفته است که آماده بحث های جداگانه در مورد مسیر مالی کشور است.

سخنگوی کاخ سفید روز سه شنبه از اظهار نظر خودداری کرد.

گروهی از علمای حقوق و برخی از فعالان لیبرال بیش از یک دهه است که چالش قانون اساسی را به سقف وام کشانده اند. هیچ دولت قبلی آن را قبول نکرده است. وکلای کاخ سفید و وزارتخانه های دادگستری و خزانه داری هرگز نظر رسمی درباره این سوال صادر نکرده اند. و علمای حقوق در مورد قانون اساسی بودن چنین اقدامی اختلاف نظر دارند.

گرت اپس، محقق قانون اساسی در دانشکده حقوق دانشگاه اورگان، در ماه نوامبر نوشت: «متن قانون اساسی دولت فدرال را از عدم پرداخت بدهی – حتی اندکی، حتی برای مدت کوتاهی منع می‌کند». یک مورد وجود دارد که اگر کنگره تصمیم به عدم پرداخت بدهی بگیرد، رئیس جمهور این اختیار را دارد که بدون اجازه کنگره آن را پرداخت کند، حتی اگر برای انجام این کار نیاز به استقراض پول بیشتری باشد.

برخی دیگر از علمای حقوق می گویند این حد طبق قانون اساسی است. آنیتا اس. کریشناکومار، استاد حقوق دانشگاه جورج تاون، در مقاله بررسی قانون در سال 2005 نوشت: «این اساسنامه جزء ضروری قدرت کنگره برای استقراض است و ثابت کرده است که می تواند به عنوان یک کاتالیزور مفید برای اصلاح بودجه با هدف کاهش بدهی عمل کند.

رئیس جمهور بارها گفته است که وظیفه کنگره این است که برای جلوگیری از یک نکول فاجعه بار اقتصادی، این محدودیت را افزایش دهد.

مقامات ارشد، از جمله خانم یلن و کارین ژان پیر، سخنگوی کاخ سفید، از سؤالات در مورد اینکه آیا معتقدند قانون اساسی دولت را مجبور به استقراض برای پرداخت قبوض خود پس از تاریخ ایکس می کند یا خیر، کنار گذاشته اند.

ABC News در بحبوحه بن بست سقف بدهی در سال 2021 از خانم یلن پرسید که آیا او اصلاحیه چهاردهم را برای حل آن استناد می کند یا خیر.

او گفت: “مسئولیت کنگره این است که نشان دهد آنها عزم خود را برای پرداخت صورت حساب هایی که دولت جمع آوری می کند، دارند.” ما نباید در موقعیتی قرار بگیریم که لازم باشد بررسی کنیم که آیا اصلاحیه 14 اعمال می شود یا خیر. این وضعیت فاجعه‌باری است که کشور نباید در آن قرار بگیرد.»

دولت در 19 ژانویه به سقف استقراض رسید، اما مقامات خزانه داری اقدامات فوق العاده ای را برای ادامه پرداخت به موقع صورت حساب ها به کار گرفتند. این اقدامات، که اساساً مانورهای حسابداری هستند، قرار است در چند ماه آینده، احتمالاً در اول ژوئن، تمام شوند. اقتصاددانان هشدار داده اند که می تواند منجر به بحران مالی و رکود شود.

گروه های مترقی آقای بایدن را تشویق کرده اند تا اقداماتی را برای دور زدن کنگره در مورد محدودیت بدهی و ادامه هزینه های بی وقفه انجام دهد، مانند ضرب سکه یک تریلیون دلاری برای سپرده گذاری نزد فدرال رزرو. در داخل، مقامات دولتی اکثر آنها را رد کرده اند. دستیاران بایدن علناً گفته اند تنها راه برای جلوگیری از بحران، اقدام کنگره است.

خانم ژان پیر روز پنجشنبه پس از ارجاع سوالی در مورد اصلاحیه چهاردهم به وزارت خزانه داری گفت: “می دانم که احتمالاً از اینکه من این را بارها و بارها از اینجا می گویم خسته شده اید، اما این حقیقت دارد.” این وظیفه قانون اساسی آنهاست که این کار را انجام دهند.»

اما در داخل دولت، این سوال باز باقی می‌ماند که اگر کنگره محدودیت زمانی را افزایش ندهد، خزانه‌داری چه خواهد کرد – زیرا به گفته بسیاری از مقامات، قانون نامشخص است و همچنین قانون اساسی که به کنگره قدرت مالیات و هزینه می‌دهد.

مقاماتی که از استناد به اصلاحیه چهاردهم و ادامه صدور بدهی های جدید حمایت می کنند، ادعا می کنند که دولت در هر صورت در معرض شکایت قضایی قرار خواهد گرفت. اگر نتواند پس از تاریخ X به پرداخت قبوض خود ادامه دهد، در صورت عدم پرداخت به موقع، ممکن است توسط هر کسی که به موقع پرداخت نشده است، شکایت کند.

مقامات دیگر استدلال کرده اند که محدودیت قانونی استقراض الزام آور است و تلاش برای نادیده گرفتن آن یک چالش حقوقی فوری را به همراه خواهد داشت که به احتمال زیاد به سرعت به دیوان عالی کشور می رسد.

اجماع گسترده ای در هر دو طرف این بحث وجود دارد که این حرکت بازارهای مالی را متزلزل می کند. احتمالاً باعث افزایش هزینه‌های وام‌گیری کوتاه‌مدت می‌شود، زیرا سرمایه‌گذاران برای خرید بدهی که می‌تواند توسط دادگاه باطل شود، حق بیمه مطالبه می‌کنند.

مارک زندی، اقتصاددان مودیز آنالیتیکس، چنین وضعیتی را در سال جاری مدل کرد و دریافت که اگر دادگاه ها تفسیر قانون اساسی را تایید کنند – با حذف خطر ناهنجاری های آینده از حد مجاز، آسیب اقتصادی کوتاه مدت اما منافع بلندمدتی ایجاد می کند.

آقای زندی در ماه مارس نوشت: «بی‌اطمینانی فوق‌العاده ایجاد شده توسط بحران قانون اساسی منجر به فروش در بازارهای مالی می‌شود تا زمانی که دیوان عالی کشور حکم کند». او اضافه کرد که رشد اقتصادی و ایجاد شغل برای مدت کوتاهی کاهش می یابد، “اما اقتصاد از رکود اجتناب می کند و به سرعت باز می گردد.”

مقامات دولت اوباما زمانی که جمهوری خواهان از افزایش سقف در سال 2011 امتناع کردند، مگر اینکه رئیس جمهور با کاهش هزینه ها موافقت کند، نظریه قانون اساسی را در نظر گرفتند – و به سرعت کنار گذاشتند. مقامات وزارت خزانه داری در این هفته گفتند که وکلای خزانه داری هرگز نظر رسمی در مورد این سوال صادر نکرده اند، و آنها هنوز در سال جاری اعلام نکرده اند.

اما در نامه ای به سردبیر نیویورک تایمز در سال 2011، جورج دبلیو مدیسون، که در آن زمان مشاور کل خزانه داری بود، پیشنهاد کرد که مقامات این وزارتخانه از این نظریه پیروی نکنند. او مستقیماً ادعای پروفسور قانون اساسی لاورنس اچ. تریب را به چالش می‌کشید، که در مقاله‌ای در تایمز نوشت که وزیر خزانه‌داری تیموتی اف گایتنر برای پذیرش تفسیر متمم چهاردهم، که آقای ترایب با آن مخالف بود، تلاش کرده بود.

آقای مدیسون نوشت: «مانند هر وزیر قبلی خزانه‌داری که با این سؤال روبرو شده است، وزیر گایتنر همیشه محدودیت بدهی را به عنوان یک محدودیت قانونی الزام‌آور می‌داند که تنها می‌تواند توسط کنگره مطرح شود».